سردار شهید اسدمراد بالنگ
خاطـر آور روزهای جنگ را / یـاد کن جانبازی بالنگ را
راسـتی آن مهـربان یـادش بـخـیـر / آه بالنگ جوان ! یادش بخـیـر
(علی زمان محمدزاده، لاله های واژگون )
سردار سرافراز شهید اسدمراد بالنگ
” مسئول بهداری و معاون گردان ش م ر کوثر ” لشگر ۵۷ ابوالفضل لرستان
زندگینامه شهید :
شهید اسدمراد بالنگ در حوالی ظهر یک روز بهاری در سال ۱۳۴۲ در شهر کوهدشت از یک خانواده مذهبی متولد گردید.
ایشان در زمان راهپیمایی های زمستان ۱۳۵۷ چهارده ساله و کلاس اول راهنمایی بودند و همپای دیگر دانش آموزان در راهپیمایی و تظاهرات خیابانی شرکت داشتند،بعد از انقلاب هم وارد پایگاه های مقاومت شبانه شد و زمان جنگ تحمیلی هم همراه عموم مردم به جبهه رفت.
اولین عملیاتی که این شهید شرکت داشتند عملیات طریق القدس بود که به فتح بستان انجامید.که پس از آن به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کوهدشت درآمده و در اکثر عملیاتها شرکت داشتند از جمله عملیات فتح المبین،بیت المقدس،رمضان،محرم،والفجرها،عاشوراها،
کربلاها و سمت مسئول بهداری گروهانها و گردانها رو بعهده داشت.
آخرین عملیاتی که شرکت داشتند عملیات کربلای ۵ بود که عاقبت ایشان به شهادت انجامید.
از جمله دوستان این شهید ، شهیدان احمد دارابی،علی حاتمی،محمود رضایی،علی محمد کوشکی،حجت اله سرتیپ نیا،فیروز سرتیپ نیا،حمید سوری،سعادت قبادی و تعداد زیادی دیگر از خیل شهیدان.
ایشان چند ماه قبل از شهادت عقد نمو دند البته به سفا رش خانواده و دوستان . هر موقع می گفتیم خوب عروسی کن با خنده می گفت اگر عمری بود بعد از پیروزی. یک روز گفت من عقد نمو ده ام تا دینم کامل گردد . دوستان نقل می کنند که ایشان مورد علا قه فرماندهی لشگر ،تیپ ، گردان بوده است .
بارها اتفاق افتاده است که افراد تحت فرماندهی ایشان از رعایت اصول زیردستی ایشان تعریف کرده و ایشان را ستوده اند.
به مسئولین مملکتی عشق می ورزید و علاقه خاصی به حضرت امام(ره) داشت و حضرت امام را به مثابه یک نعمت بزرگ میدانست که خدا به این ملت هدیه کرده بود.
آخرالامر در عملیات کربلای ۵ سحرگاه روز ۲۷ دیماه ۱۳۶۵ در حوالی کارخانه پتروشیمی بصره مورد اصابت تیربارهای خصم کافر از ناحیه پهلو قرار گرفت و دوروز بعد جسد مظلومش در حالی که کوهدشت خالی از سکنه شده بود و از دست بمب باران وحشیانه صدام به بیابانها پناه برده بودند در قبرستان بهشت زهرای کوهدشت تدفین گردید و به خاک سپرده شد.
یادش گرامی باد
سمت چپ: نفر دوم حاج یونس آزادبخت، نفر سوم زنده یاد سردار حاج حمید قبادی، نفر چهارم سردار شهید اسدمراد بالنگ، نفر پنجم حاج یونس قبادی
سمت راست: نفر اول آقای رضایی،نفر دوم حاج یونس قبادی،نفر سوم سردار شهید اسدمراد بالنگ،نفر چهارم محمود حاتمی،نفر پنجم شادروان علی ملکی
قسمتی از وصیت نامه شهید اسد مراد بالنگ
بسم الله الر حمن الر حیم
و لا تحسن الذین قتلو ا فی سبیل الله اموا تا بل احیاء عند ربهم یرزقون
به کسا نی که در راه خدا کشته می شوند مرده مگو ییدزیرا زنده و جا وید هستند و در نزد خدای خویش روزی می برند. خدایا مرا ببخش از گنا هانم در گذر که تو کریمی و تو رحیم هستی ای مهربانترین مهر بانها
با را لها سوی تو با چشم گریان آمدم
با دلی افسرده و حا لی پریشان آمدم
گر بخوانی یا برانی کی روم از درگهت
بنده ام من با امیدی نزد سلطان آ مدم
پرور د گارا من ز احوالم پشیمان آمدم
سوی تو با حالی زار و چشم گریان آمدم
نا امید از هر امید جز عفو تو
با صد امید ای امید نا امیدان آمدم
ربنا اغفر لنا قلو بنا بعد اذیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الو هاب
بار پرور د گارا دلهای ما را بر باطل مایل مکن بعد از آنکه هدایت کردی ما را و ما از جا نب خویش رحمت فرست که تو بسیار بخشنده ای.
بار خدایا این بار که دیگر می دانم حتما شهید می شوم چون که محمود رضایی را در خواب دیدم و گفت من خیلی وقت است که منتظر هستم انا للله و انا الیه راجعون: همه از خداییم و با زگشت همه به سوی اوست. خدا یا تو خودت شا هد هستی که من در این راه که جهاد در راه تو است آگا هانه انتخاب کردم و چون امام ما تکلیف کردند و وظیفه دانستم که در این راه که جهاد در راه توست شرکت کنم و در برابر دشمنان دین تو بجنگم و خدایا مرا عفو نما و گنا هانم را ببخش و شهادت را در این راه که جهاد در راه توست نصیبم گردان و این همان راهی است که سا لار شهیدان حسین علیه السلام در مقا بل دشمن تن به ذلت نداد و در این راه به شهادت رسید و خدایا تو خودت شاهد هستی که من هم خیلی مشتاق دیدار او هستم و در این راه با دشمنان دین او می جنگم و تن به ذلت نخواهم داد و به شهادت خواهم رسید و خدایا امید وارم که مرا عفو نما یی و به این آرزویم برسم و رسو ل الله (ص) می فرماید : درهای بهشت زیر سایه شمشیر ما ست و به فرموده حضرت علی (ع) جهاد در رحمت الهی است که تنها بر روی بند گان ویژه خدا وند باز می شود و ثمره این راه جهاد بهشت است و به قو ل شاعر یکی درد و یکی درمان پسند د یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد وصل هجران آنچه پسندم که جا نان پسندد
.
.
امام نعمتی است که خداوند به ملت ایران عطا کرده قدر این نعمت را بدانید والسلام
در پا یان کسی برای من سیاه نپو شد و کلیه دارایی و اموالم متعلق به مادرم است کسی حق دخا لت در آن را ندارد
والسلام علیکم اسد مراد بالنگ
- ۹۲/۱۲/۲۷